مسجد الاَقصی، از مساجد شهر بیتالمقدس و نخستین قبله مسلمانان است. بنابر روایات، پیامبر اسلام(ص) از آنجا به معراج رفت. قرآن هنگام ذکر ماجرای معراج در سوره اسراء، از آن یاد کرده است. مسجد الاقصی نزد مسلمانان، یهودیان و مسیحیان محترم است؛ در احادیث اسلامی در کنار مسجد الحرام و مسجد النبی از مساجد بافضلیت دانسته شده و آمده است نمازگزاردن در آن با هزار نماز در مساجد دیگر برابر است.
یهودیان بر این باورند که بقایای معبد سلیمان زیر مسجد الاقصی قرار دارد. از نظر برخی مسیحیان، ویرانی مسجد الاقصی و ساخت معبد سوم سلیمان بهجای آن، شرط ظهور مسیح است. ازاینرو برخی از یهودیان درصدد تخریب مسجد الاقصی و احیای معبد سلیمان بهجای آن هستند. بهسبب همین، نیروهای اسرائیلی از ورود مسلمانان به این مسجد جلوگیری میکنند.
مسجدالاقصی را چه کسی بنا کرد؟
حضرت داوود(ع) به فرمان خداوند به ساختن بنای (قدس) یعنی خانه خدا اقدام کرد، چون این قضیه در سنین پیری و سالهای آخر عمر وی اتفاق افتاد، فرصت اجرای کامل بنای خانه خدا برایش باقی نماند، به همین سبب به وی ندا رسید که تکمیل بنای خانه را به فرزندت سلیمان وا گذاشتم.
مسجدالاقصی در کجا و چگونه بنا شد؟
در قسمت جنوبی حرم شریف، مکانی وجود دارد که آن را مسجد الاقصی مینامند. این مسجد با گنبدی تقریباً سبز رنگ مزین شده و از نظر معماری بنایی جالب توجه است. بنای این مسجد توسط عبدالملک مروان نهاده شد. این بنا به مرور زمان آسیبهای جدی به خود دید که در دورههای مختلف نیز مورد بازسازی قرار گرفت، امّا همان گونه که بیان شد، این مکان با این که اسم مسجد الاقصی را به همراه دارد، اما به هیچ عنوان تمام مسجد الاقصی نیست، بلکه بخشی از مسجد الاقصی است که در اسلام، مقدس شمرده شده است.
قبه الصخره کجاست؟
در بالاترین قسمت کوه موریا، صخرهای وجود دارد که بر روی آن ساختمانی بنا شده است. این صخره بالاترین نقطه کوه است که منابع تاریخی میگویند پیامبر از روی این صخره به معراج رفت. در کنار این صخره گودالی چند متری نیز وجود دارد که در دورانهای مختلف کاربردهای مختلفی برای آن ذکر شده است و حتی امروزه نیز این گودال موجود است.
در مورد این صخره گفتارهایی در میان مردم شایع است مبنی به این که این صخره در هوا معلّق بوده است، این ادعا در بعضی از کتاب ها نیز آمده، اما مورد تایید نیست، در هر صورت بر روی این صخره ساختمانی بنا شده است که ساختمانی هشت ضلعی با گنبدی زرد رنگ است و معمولاً توسط رسانهها، به عنوان مسجد الاقصی نشان داده میشود. این بنا نیز توسط عبدالملک مروان ساخته شد.

لازم به ذکر است که در فتح بیت المقدس توسط مسلمانان که با صلح بین دو طرف صورت پذیرفت، خلیفۀ دوم وارد بیت المقدس شد و در قسمتی از حرم نماز گذارد که در آن مکان مسجدی بنا شد.
البته در این که آن مکان، کدام بخش بوده، چندان روشن نیست. تاریخ در تشریح این حادثه این گونه آورده است:
«خلیفه دوم عمر در فتح بیت المقدس حاضر شد و از صخره سؤال کرد، پس آن را یافت در حالی که تبدیل به زباله دانی شده بود. او آن جا را از زباله ها پاک کرد و بر روی آن مسجدی بنا کرد …».
حال با توجه به این که در روایات علاوه بر صخرهای که از آن صحبت شد، از تمام کوه موریا نیز تعبیر به صخره شده است، فهم این روایت دچار مشکل میشود و نمیتوان دقیقاً جای آن مسجد را مشخص کرد. اگرچه انصرافش به خود صخره بیشتر است و امروزه نیز اصطلاح مسجد عمر در مورد مسجد قبه الصخره به کار میرود.
به هر حال، احادیث از بیان صریح این موضوع، قاصرند. اما آنچه مسلم است این است که هر دو بنا بعد از اسلام و تسلّط عبدالملک مروان ساخته شده اند و حین نزول آیه قرآن پیرامون این مسجد، بنایی به این صورت وجود نداشت و نمیتوان مکانی را که امروزه به عنوان مسجد الاقصی نامیده میشود، مکان مورد نظر قرآن از مسجد الاقصی دانست.
ویژگی های ظاهری مسجدالاقصی
مقصود ازحرم شریف ، آن منطقه قرار گرفته بر روی تپه کوچک و یا سکوی مختلف الاضلاع واقع در ضلع جنوب شرقی بخش قدیمی قدس میباشد . ابعاد اضلاع محدوده حرم شریف بدین شرح است.
- ضلع جنوبی ۲۸۱ م
- ضلع شمالی ۳۱۰ م
- ضلع شرقی ۴۶۲ م
- ضلع غربی ۴۹۱ م
این منطقه از دو ناحیه جنوبی و شرقی به حصار شهر که تاریخچه آن به دوران اسلامی سلسله ایوبیها ، مملوکیها و عثمانی باز میگردد احاطه شده است ؛ و اما از دو ناحیه شمالی و غربی ، مسجد به رواقهایی احاطه شده که در دوران ایوبیها و مملوکیان ساخته شده بود . حریم مسجد دربرگیرنده صخره مبارکهای است که پیامبرگرامی اسلام از فراز آن به سماوات عروج کردند و گنبدی بر بالای آن بنا شده است.
کل مساحت مسجدالاقصی که در برگیرنده ،گلدسته ها ، رواقها ، مدارس علوم دینی ،گنبدها ، سقاخانهها ، ایوانها و محرابها بوده برای مسلمانان مبارک است واین فرموده حقتعالی که :
“پاک و منزه خدایی که شبانگاه بندهی خود را از مسجدالحرام به مسجدالاقصی منتقل ساخت ، به همان مسجدی که پیرامونش را با علایم و آیات خویش خجسته گردانیدهایم ، براستی که او شنوا و بیناست “.
تمامی این منطقه مسجدالاقصی نام و لقب “مبارک” گرفته است و این تسمیه از عهد پیامبر تا دوره مملوکیان معمول بود و از این زمان حرم شریف لقب گرفت ، و بدین ترتیب از عهد نبوی تا دوره مملوکیان بر کل این منطقه نام مبارک مسجدالاقصی اطلاق داده شد . مملوکیان اداره مسجدالاقصی را از قدس تفکیک کرده و مدیریت خاصی که به مدیر حرم شریف موسوم گشت ، برای این منظور تعیین کردند . بعدها مسجد ابراهیم یا الخلیل را به این مدیریت ملحق ساختند و از این پس صاحب این مقام به مدیر حرمین شریف ملقب شد _ به استناد آثار و نقش ونگارهای اسلامی مملوکیان که با هدف مستندسازی اغلب آثار برجسته معماری اسلامی انجام گرفته _ ، و این نامگذاری تا به امروز در میان مسلمانان متداول مانده است ونام مسجد مبارک الاقصی را بکار بردهاند تا گاهی بر مسجد سرپوشیده وگاهی دیگر بر بخش مبارک دلالت کرده باشند . حرم شریف به حرم قدس نیز معروف گشت.
لازم به یاد آوریست که درطول تاریخ اسلامی و تا به امروز هیچگونه تغییری در مساحت حرم شریف روی نداده است . حرم شریف دارای چهارده دروازه بوده است که چهار دروازه پس از فتح قدس بدست صلاح الدین و به عنوان تدبیری امنیتی برای حمایت از این جایگاه ، مسدود شدند . این چهار دروازه عبارتند از : باب الرحمه واقع در ضلع شرقی بوده و سه دروازه دیگر که به لحاظ باستانی به فردی ، زوجی و سهتایی معروف بوده و در ضلع جنوبی حرم شریف واقع میباشد .
و اما دروازههای گشوده و دایر که عبارتند از:
ضلع غربی:
باب المغاربه _ دروازه مغربیها ( به دروازه نبی نیز معروف است ) ، دروازه سلسله ( به دروازه داود هم موسوم است ) ، باب المتوظأ _ دروازه وضودار _ ( دروازه مطهر نیز گفته میشود )،دروازه القطاطین ، دروازه آهن ( به دروازه آرگون هم معروف است ) ، دروازه الناظر ( به نام های باب علاءالدین بصیری ، باب میکائیل ، باب الحبس و باب المجلس نیز شناخته میشود ) ، دروازه غوانمه ( دروازه الخلیل و باب الولید هم نامیده میشود) .
ضلع شمالی:
دروازه العتم ( معروف به دروازه شرف الانبیا ، داودیه و فیصل ) ، باب حطه و باب الاسباط
حرم شریف دارای چهار مأذنه ( گلدسته ) به شرح ذیل می باشد :
- ـ گلدسته باب المغار به واقع در گوشه جنوب غربی حرم شریف.
- ـ گلدسته باب السلسله واقع در ضلع غربی حرم شریف و نزدیک به باب السلسله.
- ـ گلدسته باب الغوانمه واقع در گوشه و کنج غربی حرم شریف.
- ـ گلدسته باب الاسباط واقع در ضلع شمالی حرم شریف.
حرم شریف مجهز به منابع آبی بوده و مسلمانان در طول تاریخ اسلامی این حرم شریف به حفر چاهها ، ساخت منبع آبی ، آبدارخانه و سقاخانهای که همگی در محوطه حرم پراکنده اند ، همت گماشتند .
نام مسجد الاقصی از کجا آمده است؟
“مسجد الاقصی” از اماکن بسیار مقدسی است که در سرتاسر تاریخ مورد توجه پیروان ادیان توحیدی و ابراهیمی یهودیت، مسیحیت و اسلام بوده است. این مسجد در سرزمین شام و شهر بیت المقدس واقع شده وبنابر شواهد تاریخی نخستینبار داوود نبی(ع) در محل آن اقدام به احداث معبدی نمود و سلیمان (ع) آن را تکمیل کرد. در آن زمان این شهر را اورشلیم یا یورشالیم مینامیدند. اورشلیم، ترکیبی از دو واژه “اور” و “شلیم” است. “اور” در عبری به معنی آتش، روشنایی و مقدس است و “شلیم” به مفهوم شهر، صلح و سلامتی میباشد. بعدها این مکان با نامهای دیگری چون “ایلیاء” (شهر خدا) و در زمان یهودیان “بیت همیقداش”(خانه مقدس) نیز شناخته میشده است. نام “ایلیاء” تا زمان ظهور اسلام بر شهر باقی ماند و بتدریج اسامی بیت المقدس، بیت القدس، قدس شریف و مدینه مقدس هم به کار گرفته شدند.
مسجد الاقصی در هر دوره متناسب و به تبعیت از نام شهر و خاستگاه خود تغییر نام داده و اسامی متفاوتی برخود تجربه کرده است. معبد اورشلیم، معبد ایلیاء، بقعه ایلیاء و…از این جمله هستند.
قبل از ورود سپاه مسلمانان به بیت المقدس در محل مسجد الاقصی کلیسایی وجود داشت که توسط “ژوستین”امپراطور روم شرقی به نام حضرت مریم بنا شده بود. در سال ۱۵ هجری خلیفه دوم این شهر را فتح نموده وحرم مقدس به تصرف مسلمانان درآمد.حرم شریف قدس که تا آن موقع در دست یهودیان و مسیحیان روزگار گذرانده بود سرنوشت خود را در دستان مسلمانان میدید.
نام گذاری دروغین مسجدالاقصی به نام خلیفه دوم
در مورد بانی احداث ساختمان مسجد اقصی اختلاف نظر وجود دارد. برخی معتقدند نخستین بارعمربن خطاب دستور احداث مسجدی را بجای کلیسا داد و مسلمانان آن کلیسا را تغییر داده و آنجا را تبدیل به مسجد نمودند و پس از آن نیز مسجد دیگری در فاصله ۵۰۰ متری آن بنا کرد که بعدها به نام مسجد عمر معروف شد. اما بنا به روایت قویترعبدالملک بن مروان در سال ۷۴ ه.ق. دستور تجدید و مرمت آن را داد و آنجا را تبدیل به مسجد نمود. البته ساخت آن در دوران حکومت فرزندش ولید بن عبد الملک۸۶ه.ق به پایان رسید. نکته قابل توجه این است که در این تاریخ برای نخستین بار است این مکان را مسجد الاقصی نام نهادند.
بعدها حاکمان اسلامی در هر دوره به تعمیر و مرمت مسجد پرداختند و به این ترتیب معماری آن به تدریج ظاهری چون مساجد اسلامی پیدا میکرد. زلزلهای که در سال ۷۴۶ میلادی روی داد به ساختمان مسجد صدمهی زیادی وارد کرد که به دستور “منصور” خلیفهی وقت عباسی تعمیر شد، چندی بعد برای دومین بار زلزلهای ساختمان مسجد را لرزاند که این بار به دستور “مهدی” خلیفهی عباسی تجدید بنا شد.
پس از عباسیها فاطمیها این روند را ادامه دادند و به تزیین و گسترش فضای مسجد الاقصی پرداختند. سپس مسجد الاقصی مدتی به دست صلیبیها تسخیر شد. آنها خسارات زیادی به ساختمان مسجد وارد ساختند و با استفاده نابجا از فضای مسجد و جنگ و خونریزی در حرم شریف به ساحت این مکان مقدس هتک حرمت نمودند.
اما به همت سپاهیان ایوبی و سردارانی چون صلاحالدین ایوبی مسجد الاقصی باردیگر به تصرف مسلمانان درآمد.به علاوه آنها در مرمت و زیباسازی فضای داخلی مسجد نقش پررنگی داشتند. صلاح الدین ایوبیدر سال۵۸۳ ه.ق محرابی با نقش و نگار بسیار باشکوهی در آن بنا نمود و به تزیین قسمتهای از آن پرداخت.
همانطور که بیان شد در گذشته و در زمان صدر اسلام مسجد الاقصی با همین نام شناخته نمیشد بلکه بیشتر به نامهایی چون مسجد بیت المقدس، مسجد ایلیاء و…معروف بوده است.
در تایید این سخن میتوان به روایاتی از ابن میمونه به نقل از ابن ماجه و بیهقی درکتاب سننشان اشاره کرد.
«ابن میمونه از پیغمبر درباره بیت المقدس فتوی خواستم. پیغمبر(ص) فرمود:
ارض محشر و منشر است، سرزمین رستاخیر است. به آنجا بروید و نماز در آن بگذارید. برای اینکه نماز در آن مثال هزار نماز در غیر آن است. گفتم: اگر من استطاعت آن نداشته باشم که تحمیلات رفتن به آنجا را برخود هموار کنم رای می دهید که چه کنم؟ فرمود: روغن زینتی برای آنجا اهداء کن و هدیه نما که در چراغ آن بیافروزند. هرکس این کار را بکند مثل آنستکه به آنجا آمده است.»
این گفت و گو در زمان پیغمبر و قبل از فتح بیت المقدس اتفاق افتاده و پیامبر (ص) نیز از لفظ بیت المقدس به جای مسجد الاقصی استفاده کردهاند، بنابراین میتوان نتیجه گرفت که ایشان به این طریق خبر از غیب میدادند و همچنین اینکه لفظ مسجد الاقصی در آن زمان رایج نبوده است.
در حدیث دیگری که ابن شهاب زهری محدث معروف از پیامبر اکرم(ص)روایت کرده فرمودند”:
جز به سوی سه مسجد ، یعنی مسجد الحرام و همین مسجد من(مسجد النبی)و مسجد بیت المقدس آهنگ سفر نکنید.” لفظ مسجد بیت المقدس به جای مسجد الاقصی آمده است.
امالی صدوق از امیرالمومنین (ع) نقل کرده است که میفرمایند: چهار قصر از بهشت در دنیاست:
مسجد الحرام، مسجد الرسول، مسجد بیت المقدس و مسجد کوفه.
اما سوال مهمی مطرح میشود که پس چگونه است که با این وجود در قرآن لفظ مسجد الاقصی آورده شده است. آیا منظور از این لفظ در سوره اسراء همان مسجد بیت المقدس است؟این لفظ در قرآن تنها یک بار در آیه نخست سوره اسراء که معروف به آیه معراج است آمده است.
«سُبْحانَ الَّذی أَسْرى بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذی بارَکْنا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ
«پاک و منزه است خدایى که در مبارک شبى بنده خود (محمد) (ص) را از مسجد حرام (مکه معظمه) به مسجد اقصایى که پیرامونش را (به قدوم خاصان خود) مبارک ساخت، سیر داد تا آیات خود را به او بنمایاند که همانا خداوند شنوا و بیناست»
علامه طباطبایی(ره) در تفسیر المیزان در این آیه لفظ مسجد الاقصی را به بیت المقدس تحویل برده است.
«مسجد اقصى (که همان بیت المقدس باشد و بنائى است مرتفع (هیکل) که داوود و سلیمان (ع) براى بنى اسرائیل بنا نمودند، و خدا آن را خانه مقدس ایشان قرار داد»
تاکنون چندین فرضیه برای مسجد الاقصی نامیده شدن این مسجد در قرآن ارایه شده است. طبق فرضیه نخست این مسجد به اعتبار مطلق شهر بیت المقدس در این آیه چنین نامیده شده است. فرضیه دوم تاحدی به معنای لغوی آن توجه داشته است و بیان میکند که این مسجد عالیترین و به یک معنا آخرین و دورترین مسجد از طرف مرز اعلای خداپرستی است. فرضیه سوم به مدارک تاریخی استناد کرده و میگوید این بقعهای را که حالا مسجد الاقصی نامیدهاند در آن زمان هنوز فتح نشده بود و به صورت کلیسائی بوده که از باب تطبیق بر یک مصداق نام مسجد القصی بر آن اطلاق شده است.
فرضیات دیگری هم بیان شده که یکی دیگر از آنها به آیات ۲الی ۸ سوره اسرا که به روشنی به ویرانی معبدهای اول و دوم به عنوان حوادث مهم و تعیین کننده تاریخ بنی اسرائیل اشاره کرده است استناد میکند. طبق این نظر این لفظ قرآنی به حرم اورشلیم اشاره دارد که البته منظور تمام محوطه حرم و اماکن مقدس اطراف آن هم میشود. اما در رد این نظر استدلال شده است که در عهد پیامبر اکرم در محل معبد هیچ گونه بنایی نبوده و سرزمین مقدس در قرآن مجید در سوره روم آیه ۳ “ادنی الارض” خوانده شده نه “اقصی”.
مسجدالاقصی الان در چه وضعی است؟
از سال ۱۹۶۷ میلادی و بنا بر توافق دو کشور اردن و اسرائیل، سیستم اداره داخلی مسجدا لاقصی مبتنی بر وقف (Waqf) یا اعتماد اسلامی است و امنیت خارجی آن نیز توسط اسرائیل تامین شود. همچنین بر اساس این توافق غیرمسلمانان می توانند تنها در ساعتهای تعیین شده برای بازدید وارد این محوطه شوند و اجازه ندارند که در این مکان عبادت کنند.
اگرچه خاخامهای یهودی، مومنان یهود را از ورود به مسجد الاقصی منع کرده اند اما به تدریج بسیاری از گروههای یهودی که عمدتا افراطی بودند، از جمله اعضای جنبش «امنای کوه معبد» (the Temple Mount Faithful) دستور دولت اسرائیل مبنی بر ممنوعیت ورود به مسجد الاقصی را به چالش کشیده و حتی خواهان بازسازی سومین معبد یهودیان در مسجد الاقصی شدند.
موضع دولت اسرائیل در این باره چندان روشن نبود چراکه اگرچه دولت از تمایل به حفظ قانون منع ورود سخن می گفت اما همزمان برخی از این گروههای افراطی توسط اعضای دولت تامین مالی می شدند.
امروزه نیروهای اسرائیلی بطور روزمره به گروههای یهودی که گاه شمار آنها به صدها نفر می رسد اجازه می دهند تا تحت حمایت پلیس و ارتش، وارد مسجد الاقصی شوند؛ موضوعی که بر ترس فلسطینیها افزوده است و این نگرانی را بوجود آورده که اسرائیل قصد کنترل کامل بر مسجد الاقصی را دارد.
در سال ۱۹۹۰ میلادی جنبش امنای معبد اعلام کرد که قصد دارد سنگ بنای معبد سوم را در محل قبه الصخره قرار دهد. این موضوع شورشهای بسیاری را به همراه داشت و درنهایت منجر به مرگ ۲۰ فلسطینی به دست نیروهای اسرائیلی شد.
در سال ۲۰۰۰ میلادی آریل شارون، سیاستمدار اسرائیلی به همراه هزار پلیس اسرائیل وارد مسجد الاقصی شد و ادعاهای اسرائیل را درباره مسجد الاقصی تایید کرد.
این کار در زمانی انجام شد که مذاکرات صلح میان ایهود باراک، نخست وزیر اسرائیل و یاسر عرفات، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در جریان بود. پس از آن، نخست وزیر اسرائیل مذاکرات صلح با فلسطینیها را متوقف کرد؛ مذاکراتی که یکی از موضوعات آن گفتگو درباره چگونگی استفاده مشترک دو طرف از بیت المقدس بود. ورود آریل شارون به مسجد الاقصی منجر به آغاز دومین انتفاضه فلسطینیها شد. انتفاضهای که در جریان آن ۳ هزار فلسطینی کشته شدند.
اخیرا در ماه مه نیز دولت اسرائیل اعلام کرد که به مناسبت پنجاهمین سالگرد اشغال شرق بیت المقدس توسط اسرائیل، نشست هفتگی خود را در تونل هایی که در زیر مسجد الاقصی قرار دارد برگزار خواهد کرد «تا آزادی و اتحاد بیت المقدس را نشان دهند». این اقدام یک بار دیگر خشم فلسینیها را برانگیخت.
اسرائیل مدتهاست که محدود کردن ورود فلسطینیها به داخل مسجد الاقصی را آغاز کرده بود و این کار را به روشهای گوناگون انجام می دهد. از جمله به کمک دیواری که برای جداسازی در سال ۲۰۰۰ میلادی ساخته شد و به این تریتب ورود فلسطینیها را از کرانه باختری به داخل اسرائیل محدود می کرد.
هم اکنون از مجموع سه میلیون فلسطینی که در سرزمینهای اشغالی کرانه باختری به سر می برند تنها آنهایی اجازه ورود به بیت المقدس در روزهای جمعه را دارند که شرایط سنی تعیین شده توسط اسرائیل را داشته باشند. سایر فلسطینیها باید در انتظار دریافت مجوز باشند، مجوزهایی که کسب آن با توجه قوانین سخت گیرانه اسرائیل چندان آسان نیست.
محدودیتهای اعمال شده، تنشهای بسیاری را در ایستهای بازرسی که میان کرانه باختری و شهر بیت المقدس قرار دارد؛ بوجود آورده است. بویژه آنکه دهها هزار نفر باید از این ایستهای امنیتی بگذرند تا برای نماز وارد بیت المقدس شوند.
از نظر فلسطینیها آخرین ابزارهای امنیتی نصب شده در بیت المقدس از جمله دستگاههای فلزیاب، بخشی از تلاش اسرائیل برای اعمال کنترل بیشتر بر مسجد الاقصی است و نقض آزادی عبادت محسوب می شود یعنی آزادی که مقررات بین الملل از آن حمایت می کند.
با وقوع درگیری های دو هفته گذشته در مسجدا لاقصی، محمود عباس رئیس تشکیلات خودگران فلسطین اعلام کرد که رهبران فلسطینی هر نوع تماسی را با طرفهای اسرائیلی متوقف کرده اند و روابط میان آنها تا زمانی که تمام این اقدامات امنیتی حذف نشود، از سر گرفته نمی شود.